خستگی مرکزی در مقابل خستگی محیطی برای ورزشکاران - Featured image for article about steroid education
۱۴ آذر ۱۴۰۴6 دقیقه

خستگی مرکزی در مقابل خستگی محیطی برای ورزشکاران

FitKolik

FitKolik

منتشر شده در ۱۴ آذر ۱۴۰۴

برای ورزشکاران رقابتی، تفاوت بین یک رکورد شخصی جدید و یک افت عملکرد اغلب به مدیریت ظریف و پیچیده خستگی برمی‌گردد. در حالی که درد عضلانی بارزترین نشانه تلاش فیزیکی است، محدودیت‌های واقعی عملکرد اغلب نه در خود عضله، بلکه در سیستم عصبی تعیین می‌شوند. درک عمیق‌تر از انواع مختلف خستگی، مکانیک عصبی تمرین و استفاده استراتژیک از روش‌های ریکاوری برای توسعه پایدار ورزشی ضروری است.


خستگی مرکزی در مقابل محیطی: شکاف ذهن و عضله

خستگی به طور کلی بر اساس منشاء کاهش عملکرد به دو نوع اصلی طبقه‌بندی می‌شود:

  • خستگی محیطی (خستگی موضعی): این همان "سوزش عضلانی" و ضعف موضعی آشنا است که در عضله در حال کار رخ می‌دهد. این ناشی از فرآیندهای دیستال به سیستم عصبی، مانند تجمع محصولات جانبی متابولیک (مانند یون‌های هیدروژن) و تخلیه بسترهای انرژی موضعی (ATP و گلیکوژن) است. ریکاوری از خستگی محیطی نسبتاً سریع است، اغلب چند دقیقه تا چند ساعت طول می‌کشد و عمدتاً از طریق استراحت، سوخت‌گیری مجدد و هیدراتاسیون مدیریت می‌شود.

  • خستگی مرکزی (خستگی CNS): این کاهش در توانایی سیستم عصبی مرکزی (CNS) برای فعال کردن حداکثری عضلات است. حتی اگر عضله از نظر فیزیکی ریکاوری شده و سوخت‌گیری شده باشد، یک CNS خسته، فرکانس و قدرت سیگنال‌های عصبی ارسال شده از مغز و نخاع به فیبرهای عضلانی را کاهش می‌دهد. این منجر به کاهش گسترده در قدرت، توان، زمان واکنش و هماهنگی در کل بدن می‌شود. خستگی CNS اغلب طولانی است و روزها طول می‌کشد تا به طور کامل برطرف شود و با تمرین با حجم بالا، خواب ناکافی، تغذیه نامناسب و استرس روانی تشدید می‌شود.

برای یک ورزشکار، تشخیص کاهش گسترده در عملکرد در حرکات متعدد - به عنوان مثال، پرس سینه ضعیف‌تر با وجود انجام یک روز تمرین سنگین پا - نشانگر قوی این است که مشکل مرکزی است تا صرفاً خستگی موضعی عضلات.


طنین عصبی: اثرات متقاطع و دو طرفه

تأثیر تمرین همیشه محدود به اندام تمرین‌دیده نیست و پیچیدگی بیشتری را در مدیریت عصبی قدرت نشان می‌دهد:

1. آموزش متقاطع (اثر متقاطع)

یک پدیده مستند در علم ورزش cross-education است، جایی که تمرین یک اندام منجر به افزایش قدرت و مهارت در اندام مقابل و تمرین‌ندیده می‌شود. این افزایش قدرت کنترالاترال، که معمولاً از 8 تا 22 درصد متغیر است، یک سازگاری عصبی است که عمدتاً در قشر حرکتی مغز قرار دارد. در حالی که این اغلب در توانبخشی استفاده می‌شود (تمرین اندام سالم برای کاهش آتروفی در اندام آسیب‌دیده)، ماهیت متصل و سیستمیک سیستم عصبی را نشان می‌دهد. بنابراین، خستگی نیز می‌تواند سیستمیک باشد، به طور بالقوه گسترش یابد یا یک اثر عصبی-عضلانی منفی پایین‌دستی بر روی سایر گروه‌های عضلانی یا ظرفیت استخدام بهینه واحد حرکتی در سراسر بدن داشته باشد.

2. کمبود دو طرفه

کمبود دو طرفه (BD) مشاهده‌ای است که در آن حداکثر نیروی تولید شده توسط دو اندام به طور همزمان (یک انقباض دو طرفه، مانند یک اسکات استاندارد) کمتر از مجموع نیروهای تولید شده توسط هر اندام به طور مستقل است (انقباضات یک طرفه، مانند یک اسکات تک پا).

  • محاسبه BD: (Unilateral Left Max Force + Unilateral Right Max Force) > Bilateral Max Force

اعتقاد بر این است که این کمبود نیز منشأ عصبی دارد، به طور بالقوه به دلیل یک مکانیسم مهاری در CNS که درایو عصبی کل را هنگام فعال شدن دو اندام به طور همزمان کاهش می‌دهد. جالب اینجاست که ورزشکارانی که اغلب حرکات دو طرفه را تمرین می‌کنند (به عنوان مثال، پاورلیفترها) اغلب تسهیل دو طرفه (برعکس کمبود) را نشان می‌دهند، که تأکید می‌کند سیستم عصبی به طور خاص با محرک تمرینی سازگار می‌شود. طراحی برنامه باید در نظر بگیرد که آیا هدف افزایش قدرت یک طرفه خاص (مربوط به دویدن، پریدن یا پرتاب کردن) یا حداکثر نیروی دو طرفه است.


استفاده استراتژیک از کشش استاتیک

رابطه بین کشش و عملکرد به شدت به زمان‌بندی بستگی دارد:

  • کشش استاتیک (SS) قبل از فعالیت می‌تواند مضر باشد: نشان داده شده است که نگه داشتن یک کشش استاتیک عمیق برای مدت طولانی (به عنوان مثال، 60 ثانیه یا بیشتر) بلافاصله قبل از تمرین یا مسابقه به طور موقت قدرت عضلانی، قدرت و عملکرد سرعت را کاهش می‌دهد. مکانیسم‌ها شامل کاهش در سفتی عضلانی-تاندونی (که ذخیره و رهاسازی انرژی الاستیک را مختل می‌کند) و کاهش موقت احتمالی در فعال‌سازی عصبی است.

  • ارزش پس از فعالیت و بلندمدت: کشش استاتیک هنگام انجام بعد از تمرین یا در طول جلسات تحرک جداگانه، ارزش بسیار زیادی دارد. مزایای آن عبارتند از:

    • بهبود دامنه حرکتی و انعطاف‌پذیری بلندمدت.

    • کاهش تنش عضلانی و ترویج آرامش (به ریکاوری CNS کمک می‌کند).

    • تسهیل فرآیند سرد کردن.

برای ورزشکارانی که ورزش آنها متکی به قدرت و نیروی انفجاری است (به عنوان مثال، دوندگان سرعت، پرندگان، وزنه‌برداران)، یک گرم کردن پویا به طور جهانی توصیه می‌شود و SS را برای سرد کردن بعد از تمرین رزرو می‌کنند.


پیامدهای مدیریت تمرین

برنامه‌ریزی بهینه ورزشی مستلزم مدیریت استراتژیک خستگی محیطی و مرکزی است. نادیده گرفتن CNS می‌تواند منجر به رکود، آسیب و فرسودگی شود، حتی اگر عضلات احساس استراحت کنند.

مولفه استراتژی تمرکز کاربرد برای ورزشکاران
حجم و شدت مدیریت CNS از دوره‌های استراحت طولانی‌تر (3-5 دقیقه) در طول ست‌های سنگین و با شدت بالا استفاده کنید تا تجمع خستگی قلبی عروقی و مرکزی را محدود کنید. اهمیت تمرین را در اولویت قرار دهید (به عنوان مثال، ابتدا لیفت‌های سنگین).
ریکاوری ریکاوری سیستمیک خواب با کیفیت بالا (حالت اصلی ریکاوری عصبی) را در اولویت قرار دهید، استرس روانی را مدیریت کنید و اطمینان حاصل کنید که دریافت کالری/مواد مغذی برای پر کردن ذخایر سوخت عضلات و مغز کافی است.
یک طرفه/دو طرفه ویژگی هم حرکات یک طرفه (برای رفع عدم تعادل عضلانی و افزایش قدرت خاص اندام) و هم حرکات دو طرفه (برای تمرین حداکثر نیروی سیستمیک هماهنگ) را بر اساس خواسته‌های ورزشی ترکیب کنید.
کشش زمان‌بندی عملکرد منحصراً از کشش پویا برای گرم کردن قبل از رویداد استفاده کنید و کشش استاتیک را برای سرد کردن یا جلسات انعطاف‌پذیری اختصاصی رزرو کنید تا از حداکثر توان خروجی اطمینان حاصل کنید.

با تشخیص خستگی به عنوان یک مسئله پیچیده و چند سیستمی، ورزشکاران و مربیان می‌توانند فراتر از ارزیابی ساده درد عضلانی حرکت کنند و یک برنامه ریکاوری جامع را اجرا کنند که سلامت و آمادگی سیستم عصبی مرکزی را در اولویت قرار می‌دهد.